اگرمشروعیت ولایت فقیه از ناحیه خداست پس چرا مردم ولی فقیه را از راه خبرگان انتخاب می کنند؟


ولايت فقيه دو بُعد دارد: مشروعيت و مقبوليت . بنابر ديدگاه نصب , بُعد مشروعيت آن با نصب فقيه از سوي امام معصوم و در نتيجه پيوستن او به زنجيرهء ولايت الهي است , و بُعد مقبوليت آن با پذيرش مردم صورت مي گيرد; بنابراين نظر مردم نقش اساسي دارد. تا مردم به ولي فقيه ـمستقيم يا غير مستقيم ـ رأي ندهند و ولايت وي را نپذيرند, ولايت او از قوه به فعل در نمي آيد. امام خميني ره در كنار مشروعيت الهي ولي فقيه , مقبوليت مردمي را نيز در نظر داشت و در كنار ولايت شرعي , براي رأي مردم اهميت خاصي قائل بود. ايشان در فرماني كه براي تشكيل شوراي انقلاب صادر كردند,رأي قاطع مردم را پشتوانهء كار خود بر شمردند و فرمود: به موجب حق شرعي وبر اساس رأي اعتماد اكثريت قاطع مردم ايران كه نسبت به اين جانب ابراز شده است , در جهت تحقق اهداف اسلامي ملت , شورايي به نام شوراي انقلاب اسلامي ... موقتاً تعيين شده و شروع به كار خواهد كرد.

چه بسا در يك زمان فقهاي زيادي واجد شرايط باشند كه طبيعي است هريك به طور مستقل نمي توانند رهبري جامعه را بر عهده گيرند. از ميان آن ها يكي حق به كار بستن ولايت خود را دارد و آن يك نفر با انتخاب خبرگان شناخته مي شود.







چرا ولی فقیه با رای مستقیم مردم انتخاب نمی شود؟

چرا ولي فقيه با رأي مستقيم مردم انتخاب نمي‏شود؟ آيا مردم فهم و شعور اين كار ندارند؟

به نظر شما چه كسي مي‏تواند صلاحيت و توان علمي فيزيكدانان، رياضي دانان، شيمي دانان و... را تعيين كند و به آن‏ها نمره منصفانه و واقعي بدهد؟ چه كسي مي‏تواند ميزان تخصص پزشكان و مهندسان رامورد ارزيابي قرار دهد و قضاوت عادلانه و واقع بينانه داشته باشد؟ اگر تصميم گرفته شود براي اين كه قضاوت منصفانه و تعيين عادلانه صورت گيرد، به آراي مردم رجوع شود و انتخاباتي برگزار گردد، كدام دسته از مردم هستند كه مي‏توانند با آراي خود، توان علمي دانشمندان را درهر رشته‏اي تعيين كنند؟ همه مردم يا برخي از آنان؟!

اگر براي تعيين عالم‏ترين و قوي‏ترين دانشمند در هر رشته‏اي، انتخاباتي ميان دانشمندان رشته مربوط برگزار شد، آيا مي‏توان اشكال كرد كه چرا متخصص در فيزيك يا رياضيات با رأي مستقيم همه مردم انتخاب نشده است و مگر مردم فهم و شعور اين كار را ندارند يا قبول داريد كه در هر كاري بايد به متخصص و اهل فن آن رجوع كرد؟

وقتي كسي بيماري قلبي يا ناراحتي گوارشي دارد، بايد به پزشك مراجعه كند يا دنبال جوشكار و بنا و نجار برود؟

چگونه است كه در همه كارها بايد به متخصص مراجعه كرد، ولي در مسايل فقهي و شناخت فقيه جايز شرايط و صلاحيت‏هاي تعيين شده در روايات و احاديث براي زعامت و رهبري، نياز به مراجعه به متخصص در فقه و احاديث و روايات نيست، بلكه هر كسي مي‏تواند نظر دهد؟!

آيا عقل آگاه و سالم و به دور از هوي و هوس حكم نمي‏كند كه در اين امر مهم و خطير نيز كه با حيات و سرنوشت ميليون‏ها انسان مسلمان گره خورده، بايد به "فقيه شناسان و خبرگان امت" مراجعه كرد، همان گونه كه قرآن كريم دستور فرموده: "فاسئلوا اهل الذكر؛ از آگاهان بپرسيد".

مراحل انتخاب ولي فقيه و نقش مردم در آن

هر كسي كه با علوم اسلامي و فقه احكام و مقررات عملي دين آشنايي در حد اجتهاد و قدرت استنباط داشته باشد، مجتهد ناميده مي‏شود.

فقهاي شوراي نگهبان از طريق برگزاري آزمون و مصاحبه يا با توجه به شهرت علمي و فقهي يا گواهي مراجع تقليد، صلاحيت افراد را در امر اجتهاد و قدرت استنباط احراز كرد، به مردم معرفي مي‏كنند.مردم در انتخابات مجلس خبرگان رهبري، از ميان كانديداهايي كه صلاحيت آن‏ها اعلام شده، هر كسي راكه خواستند، رأي مي‏دهند و انتخاب مي‏كنند.

افراد منتخب مردم، بر كارهاي رهبري نظارت دارند، تذكر مي‏دهند و نصيحت مي‏كنند، و در صورت از دست دادن صلاحيت و شرايط رهبري ، مي‏توانند بر كنارش كنند. نيز در صورت رحلت ولي فقيه، فرد ديگري را برمي‏گزينند.






گزارش تخلف
بعدی