چرا باید رهبردینی داشته باشیم ؟


سوال این است که اساسا چه فرقی بین رهبری دینی و رهبری غیر دینی است و ما چرا باید رهبر دینی داشته باشیم ؟انسان موجودي اجتماعي است كه به نحو غريزي و طبيعي يا به جهت برآوردن نيازهاي ضروري خود، به زندگي اجتماعي گرايش دارد؛ زيرا به نيازها و خواسته‏هاي خود در درون جامعه و در همكاري با ديگر انسان‏ها دست مي‏يابد؛ بنابراين بايد با انسان‏هاي ديگر همكاري و تعاون داشته باشد و به تنهايي نمي‏تواند تمام نيازهاي خود را برآورده كند، اما از آنجا كه عقايد، نظريه‏ها، گرايش‏ها و تفكرات و بعضاً منافع انسان‏ها با هم اختلاف دارد، براي جلوگيري از هرج و مرج و آنارشيسم در هر جامعه‏اي، اگر چه يك جامعه كوچك باشد، نياز به قوانين و رهبر يا رهبراني كه اداره كننده امور جامعه باشند و مديريت اجتماعي جامعه و انسان‏ها را اداره و تدبير كنند.

اميرالمؤمنين در يك بيان كوتاه فرموده است: "لا بد للناس من امير بر او فاجر" هر جامعه‏اي (كه بخواهد برقرار و پايدار بماند) نيازمند به يك امير و رهبر است، خواه نيكوكار باشد يا بدكار و نادرست. در اين كلام حضرت علي (ع) لزوم امارت و رهبري را بيان نموده است كه حتي اگر فاجر و فاسق هم باشد، باز براي جامعه لازم است و بهتر از آن است كه جامعه اصلاً امارت و رهبري نداشته باشد.

لزوم رهبر و سرپرست آن قدر مهم است كه حتي گفته شده اگر در يك جمعي خواه در مسافرت يا در غير مسافرت بوديد و با همديگر تعاون و همكاري داشتيد، سعي كنيد يك رهبر و مسئول براي خود انتخاب كنيد. اين مسئله در يك جامعه كوچك مانند خانه نيز لازم دانسته شده است و در درون يك خانواده نيز بايد كسي باشد كه مديريت و رهبري خانه را به عهده داشته باشد تا همه افراد نقش‏هاي خود را ايفا نمايند و از اختلاف و هرج و مرج و گسستگي و نزاع جلوگيري شود.

رهبر ديني و غير ديني از جهات مختلف با هم تفاوت دارند كه به چند مورد آن اشاره مي‏كنيم:

1 - از نظر صفات و ويژگي‏ها: رهبر ديني بايد صفات و ويژگي‏هاي لازم را كه در دين آمده دارا باشد. عدالت، آگاهي به احكام الهي و آگاه به شرايط زمان از جمله آن شرايط است، اما در رهبر غير ديني اين شرايط ضرورت ندارد و يا مراعات نمي‏شود.

2 - رهبر ديني بايد جامعه را براساس احكام و دستورات ديني اداره كند و نمي‏تواند از آن احكام تخطي كند، اما در جوامع غير ديني اين موضوع رعايت نمي‏شود كه يا براساس نظر مردم، يا نظر طبقه خاص مانند سرمايه‏داران يا با خود كامگي و استبداد رهبر ديني اداره مي‏شود.

3 - رهبر ديني در جامعه داراي مشروعيت ديني است، اما رهبر غير ديني مشروعيت ندارد.

4 - در صورت فاقد بودن شرايط يا از دست دادن شرايط، رهبر ديني از رهبري ساقط مي‏شود.







نظرات:




گزارش تخلف
بعدی