واژه ولایت فقیه

واژه ولايت و (ولايت ) و (ولى ّ) و امثال اين ها كه از پر استعمال ترين واژه هاى قرآن كريم است , به گونه اى كه در 124مورد, به صورت اسم و 112مورد در قالب فعل در قرآن كريم آمده , ريشهء همهء آن ها (و ـ ل ـ ى )است . معناى اصلى اين كلمه قرار گرفتن چيزى در كنار چيز ديگر است , به نحوى كه فاصله اى در كار نباشد; يعنى اگردو چيز آن چنان به هم متصل باشند كه هيچ چيز ديگر در ميان آن ها نباشد, (وَلِى ) استعمال مى شود. به همين مناسبت اين كلمه در مورد قرب و نزديكى , دوستى , نصرت ويارى , تصدّى امر, سرپرستى و صاحب اختيارى يك كار, تسلّط و معانى ديگر از اين قبيل استعمال شده است .( مرتضى مطهرى , مجموعهء آثار, ج 3 ص 255 256)

اما در اصطلاح , ولايت به معناى حكومت و تصدّى امر و سرپرستى و صاحب اختيارى كارى يا امورى را داشتن است . (والى ) به معناى حاكم مى باشد. حضرت امام (ره ) مى فرمايد: «ولايت يعنى حكومت و ادارهء كشور و اجراى قوانين شرع مقدس ...».( امام خمينى , ولايت فقيه , ص 40) حكومت اسلام , حكومت قانون است . در اين طرز حكومت , حاكميت منحصر به خدا است

و قانون , فرمان و حكم خدا است . قانون اسلام يا فرمان خدا, بر همهء افراد و بر دولت اسلامى , حكومت تامّ دارد و همه ءافراد از رسول اكرم (ص)گرفته تا خلفاى آن حضرت و ساير افراد, تا ابد تابع قانون هستند.( همان , ص 34)

سپس امام مى فرمايد: «چون حكومت اسلام , حكومت قانون است , قانون شناسان , و از آن بالاتر دين شناسان يعنى فقها, بايد متصدى آن باشند. ايشان هستند كه بر تمام امور اجرايى و ادارى و برنامه ريزى كشور مراقبت دارند(بايد داشته باشند). فقها در اجراى احكام الهى امين هستند»,( ولايت فقيه , ص 61) چنان كه پيامبر اكرم (ص)فرمود: «الفقهاء امناءالرسل ».( محمد رضا حكيمى و..., الحياة, ج 2 ص 335)

بنابراين , ولايت فقيه , ولايت و حكومت فرد نيست , بلكه حكومت فقه و قانون الهى به مردم است و فقيه صرفاًكارشناس و متخصص در شناخت احكام الهى و مسئول اجراى آن است .

گزارش تخلف
بعدی